دنیا زاییده افکار شماست.

کسانی که با افکار خوب و عالی دمسازند هرگز تنها نیستند. "اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک تحت رایة ولیک"

دنیا زاییده افکار شماست.

کسانی که با افکار خوب و عالی دمسازند هرگز تنها نیستند. "اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک تحت رایة ولیک"

شیوه های افزایش عزت نفس

شیوه های افزایش عزت نفس :

1- با خود مثبت حرف بزنید .صدایی در ذهن شما وجود دارد که مدام نجوا می کند. این صدا بخشی از عزت نفس شماو اغلب منفی است وجملاتی ازاین قبیل می گوید،من خیلی چاق هستم یا من خسته ام.این قیبل جملات بعداز مدتی درشما تأثیرمنفی میگذاردومثلا شما احساس خستگی می کنید اما نکته جالب این است که شمانمی توانید ندای درونی خود را برای ایجادعزت نفس وساختن الگو های مؤفقیت،برنامه ریزی کنید.شگردکار،استفاده ازعبارتهاوجمله های مثبت است.من خوشحال هستم ، من سالم هستم ، من معرکه ام ! چند تا از جمله های خوب وهمه منظوره هستند . این جمله ها را بارها وبارها در ذهن خود با صدای بلند تکرار کنید ،یا حتی آنها را بنویسید .اهمیت آن در این است که این جمله رابه زمان حال وباایمان بیان کنید.هرگاه ندای درونی خودراشنیدیدکه شروع به ایجاداحساس منفی درشمامی کندآن رامتوقف سازیدوجملة مثبتی رادرباره همان موضوع،جایگزین آن کنید.این شیوه راامتحان کنیدوآنگاه خواهیددید که صحبت کردن باخود وسیلةسودمندی درایجاد وضعیت مثبت است.

2-شخصیت جدید خود را تجسم کنید.این امر اساسا همانند اصل استفاده از جملات مثبت است ،با این تفاوت که به جای استفاده
از کلمات ،در اینجا از تصاویر استفاده می‌شود. آیا می‌خواهید لاغرتر و سالمتر باشید؟ خودتان را به این صورت تجسم کنید .آیا می‌خواهید ارتقاء شغلی پیداکنید؟خودتان رادرنقش سمت جدیدتجسم کنید زمانی را به تجسم خود اختصاص دهید تا وارد جزئیات امرشوید وازشخصیت جدیدخودلذت ببریدچنانچه این تصویررا دایما" ایجاد و تقویت کنید،پذیرش رفتارهایی که آن راتحکیم می کند آسانتر خواهد بود.
3-افرادی را بیابید که بتوانید از آنان چیزی بیاموزید
.واضح است که افرادبسیاری وجوددارند که بامشکلات ومسایلی مانندمشکلات شما مواجه شده اندشمامی توانید با الگو قرار دادن آنان ،چیزهای زیادی بیاموزید .4-به وادی های جدید قدم بگذارید .
اغلب عزت نفس ما به سبب کوته بینی نسبت به زندگی،دچارافت ونزول می شود هنگامی که برروی جنبة خاصی از زندگی بیش از حدیابه حدی بسیار طولانی تمرکزمی کنیم،عمق نگری خودرااز دست می دهیم.مسایل کوچک،بزرگ می شوند و
وقایع بسیار بیشتر از ارزش واقعی خود اهمیت می یابند آیاچنین موردی برای شمانیزپیش آمده است؟اگراین طور است.پس وقت آن است که واردوادی جدیدشویدمثلا می توانید به یک گشت سیاحتی یا یک سفر ما جراجویانه بروید.

5- اهداف خود را تعیین کنید .
 افرادی که برای خوداهدافی روشن  دقیق وقابل اندازه گیری تعیین می کنند.آنچه را که می خواهند به دست می آورند.تعیین اهداف،بخش بسیارمهمی ازساختن عادات مثبت ودرنتیجه افزایش عزت نفس به شمار می آید..6-اتفاقات ناخوشایندزندگی را بپذیرید.
مامی توانیم بیشترازآنچه فکرمی کنیم، زندگی خود را کنترل کنیم . با وجود این مواردی هست که هیچ کنترلی نسبت به آنها نداریم و وقایع وامور نا خوشایند وظاهرا" غیر منصفانة بسیاری در زندگی ما وجوددارد به عبارت دیگر ، گهگاه این امور واتفاقات ضربه ای به ما وارد می کند بروز این اتفاقات به خواست و ارادة ما نبوده است وکاری برای ممانعت ازآنهانیزنمی توان انجام داد. پس بهتر است شانس واقبال را فراموش کنید .اینکه زندگی چگونه باید باشدرافراموش کنیدوآن راباهمین اتفاقات جاری وغیر قابل پیش بینی بپذیرید .در واقع ،شما می توانید از لحظاتی که عزت نفس شما دچار افت ونزول می گردد ، بهره جویی کنیدافسردگی وغم واندوه ونگرانی ، همگی درشماایجادخودخوری می کند.بنابراین می توانید آن رااصلاح کنیدوبرای زندگی خودبرنامه ریزی مجددی انجام دهید.

7- بادیگران مشورت کنید.گاهی اوقات ممکن است با مشکل بزرگ خاصی در زندگی خود مواجه شوید ، مانند ابتلا به بیماری خطرناک ، یا ممکن است دچار عادت مخربی مانند استفاده نادرست از داروها یا پرخوری شوید.دراین مواردکمک دیگران می تواندکلیدمشکل شماباشد.

8-بروسوسة عادات ناپسندخودغلبه کنید.عادتهای ناپسند ،رفتارهای دیرینه ای هستند که شما را به سمت خود می کشند هنگامی که به سراغتان می آیند . رهایی از آنها دشوار است و به راحتی شما را به این نتیجه می رسانند که ( نمی توانید با این حالت کنار بیاید) نکته این است که مجبور نیستید با آن کناربیایید وسوسة عادات ناپسند معمولا؛ کمتر از دو دقیقه طول می کشد آنها شما را فریب می دهند که تصور کنید تا ابد دست از شما بر نمی دارند. بنابراین هر گاه هوس عادات ناپسند به سراغتان آمد. سعی نکنید آن را نادیده بگیرید ، بلکه روی آن تمرکز کرده وبا اعتماد به نفس آن را تحمل کنید.

9-سه هفته آن را امتحان کنید .سازگاری با عادت ها ورفتارهای جدید مستلزم زمان است .معلوم شده است که هررفتار جدیدی اگر به مدت سه هفته دنبال شود .احتمال زیاد به صورت یک عادت دایمی در می آید .در ابتدا ، رفتار جدید ،غریب به نظر می آید ومستلزم تلاش آگاهانه است .اما بعداز سه هفته به صورت بخشی از وجودتان درمی آید. اگر واقعا مصمم هستید که تحولی ایجاد کنید خود را وادار کنید که با آن حداقل به مدت سه هفته زندگی کنید .

10- باافراد مثبت اندیش معاشرت کنید.سعی کنیدکه بیشتر در کنار افراد مثبت اندیش باشید : افرادی که نسبت به زندگی وپیشامدهای آن اشتیاق زیادی دارند . این گونه افراد شمارا در پیشرفت وتعالی یاری می کنند و متقابلا" این امکان را فراهم می آورند که شما نیز آنان را در رشد وپیشرفتشان حمایت کنید.این امر، بخش بزرگی از فلسفة زندگی ودوستی است.

                    مراحل رهایی ازاحساس عزت نفس پایین
به اعتقاد روانشناسان اشخاص موفق کسانی هستند که حقیقتا خود خودشانند و باطناً آزادند و وارسته . واشخاص ناموفق و شکست خورده کسانی هستند که حقیقتاً منکر خویشتن خویش هستند و شادی و نیروی حاصله از درستکاری و صداقت نسبت به خود را نپذیرفته اند .
حال برای آنکه از احساس عزت نفس پایین که مانع از موفقیت در زندگی است رهایی یابید و تحولی بزرگ در زندگی خویش ایجاد کنید و از عزت نفس بالایی برخورددار گردید ، به بیان روشهایی برای افزایش عزت نفس در سه مرحله می پردازیم :

مرحله اول - عدم ارزیابی خود با دیگران:

هرگز خود را با دیگران ارزیابی نکنید چرا که هر چقدر هم شما بخواهید ارزیابی شما منطقی نیست .

اصول عدم ارزیابی خود با دیگران  ارزیابی منطقی از خود :
به دلایل زیرنمی توانیم ارزیابی منطقی ازخودمان بکنیم :

-  ما نمی توانیم خود یا افراد دیگر را با یک مشخصه به طور منطقی مورد قضاوت قرار دهیم.

-  در خیلی از مواقع انتقادها بر اساس تعصبات است .

-  خصوصیات انسانی بی همتا و تقریباً بی انتهاست .

-  میزان دقیقی برای اینکه چه کسی خوب و یا بد است , وجود ندارد و کسی نمی تواند  ادعا کند که می تواندخصوصیات خوب ویا بد را به طور کامل تشخیص دهد.

احساس ضعف وکاستی های بشر:واقعیت آن است که ما انسانها دارای ضعف هایی هستیم . به همین دلیل به سادگی نمی توانیم آنچه را که دوست داریم ، انجام دهیم .مثلاً تعدادی از ما قوی هستیم، عده ای آشپز ماهری هستیم و به هرحال اکثریت افراد نمی توانند در بیش از یک یا دو کار برجستگی و تبحر بسیار بالایی پیدا کنند .احساس شما در دستیابی به اهدافتان بسیار مهم است . بنابراین با اندکی تغییر احساس و نوعی دیگر مسئله را بررسی کردن ، متوجه تغییر در افکار خویش و به دنبال آن در رفتار خود خواهید شد. و به اهداف منطقی خود خواهید رسید .

بی اطلاعی :فقدان اطلاعات کافی نیز می تواند عامل موثر برای موفقیت پایین باشد.اگر می خواهید خود را برای اشتباهات ببخشید،بی اطلاعی دلیل کاملاً قانع کننده ای  است. به هر صورت ، سرزنش خود، عملی کاملاً مسخره است . البته اگر مایلید که خود را سرزنش کنید و این کار را درست می دانید ، خوب بکنید . اما به نظر روانشناسان هرگز برای بد انجام دادن کاری که هیچگاه بهتر انجام دادنش را یاد نگرفته اید. بی ارزش تصور کردن خودتان معنایی نداردوقابل تصور نیست.

 آشفتگی : آشفتگی خاطر و وضعیت زندگی خیلی از مواقع مانع از موفقیت می شود. اصولاَ وقتی افراد بیشتر از خودشان متنفر می شوند ، خطاهای بیشتری را انجام می دهند . چون نسبت به خود احساس بدی دارند و می خواهند خود را بیشتر تنبیه نمایند، لذا اعمال غلط دیگری رانیزمرتکب میشوند. اصولاً وقتی ما عصبانی ، افسرده ، ترسیده‌ایم و یاحسدورزی می کنیم،به سادگی نمی توانیم آدمی با کفایت و با عملکردی مناسب باشیم پس بهتر است موقع مشکلات ، در رفع آن بکوشیم ، و با احساس گناه ناراحتی و اعمال خود تخریبی دیگر ، خودمان را در مشکلات بیشتری غوطه ور نسازیم

خودتان را بپذیرید: خود پذیری بهترین راه حل است . بهترین کاری که می توانید برای صفات خوب و بد خود انجام دهید ، این است که اگر میتوانید آنها را تغییر دهید و یا اینکه درحال حاضر و یا برای همیشه آنها را بپذیرید . پس بهتر است از حالا خود و دیگران را همانطور که هستند بپذیرید و هیچ گاه از خود و دیگران متنفر نباشید وعشق ورزی تان هم نسبت به خودتان و دیگران متعادل باشد. مرحله دوم - اعتماد داشتن تا می توانید اعتماد رفتارتان را در زمینه های مختلف مثل اعتماد دوستی ، اعتماد کاری ، اعتماد فرهنگی و  بالا برده و افزایش دهید برای این امر لازم است که اصول انضباط رفتاری را نیز رعایت کنید که این اصول عبارتنداز:1- کار را به تأخیر نیندازید :سعی کنید به نتایج بلند مدت و دیر پا نسبت به منافع کوتاه مدت توجه بیشتری نمائید . اگر همیشه مسّرت و خوشی فوری را بر لذّت به تأخیر افتاده ، مقدم دارید ، احتمال اینکه در پایان فردی مفلوک و بیچاره باشید .زیاد است این اصل از انضباط رفتاری از همه اصول دیگر مهمتر است و رعایت آن می تواند انجام بقیه اصول را آسانتر کند.

2- صبر داشته باشید و استمرار در کارها را پیشه کنید:انجام و استمرار کارها برای مدت طولانی دومین تکنیک اساسی به سوی موفقیت است ریشه این مشکل بی صبری و ناشکیبایی است . یادگیری هر مهارتی ، مدت زمان زیادی را می طلبد و باید برای هر کاری که انجام می دهید به اندازه ای که نیازدارد ، زمان بگذارید. 3- گامهای کوچک و استوار امروز ، پایه گذار فردائی روشن :کامل بودن هر کار ، بستگی به اندازه آن کار دارد . معمولاً کارهای کوچک در زمانی کم مطرح و به انجام می رسند و کارهای بزرگ در زمانی دراز . پس بهتر است کارها را به اندازه های مورد نیاز تجزیه و کوچک کنید ، تا از انجام ندادنش پرهیز نمائید زیرا تدریجی حرکت کردن به سوی هدف باعث کاهش تدریجی اضطراب و پریشانی است و آن سبب موفقیت در کارها می شود.4- از تجربیات گذشته درس بگیرید:تجزیه و تحلیل و توضیح برخی از اعمال و نتیجه گیری آنها در کنار بررسی دقیق نقاط ضعف و قوت یک رفتار نیز در پیشرفت یک فرد نقش اساسی دارد . و خیلی از مواقع سبب موفقیت می شود.

5- پاداش و تنبیه :
در قبال کارهای درست به خود پاداش دهید و در قبال کارهای نادرست خود را جریمه کنید . برای اینکه همان اندازه که تقدیر در انجام درست کار حائز اهمیت است ، مواخذه برای انجام نادرست کار نیز مهم است تحقیقات نشان داده که خود تقدیری در قبال کارهای درست می تواند رفتار را نیرومند سازد ، گفتار منفی آنرا تضعیف می کند . و مانع از پیشرفت کارها می شود.مرحله سوم- برانگیختن احترام دیگران نسبت به خود:برای آنکه احترام دیگران را نسبت به خود برانگیزید ، باید قاطعیت داشته باشید . بدون مهارت قاطعیت تقریباً غیر ممکن است که بتوانید احساسات مطمئن خود پذیری داشته باشید بنابراین یادگیری مهارت قاطعیت برای شما و هرفرد دیگری  ضروری به نظر می رسد . که عباتند از : 1- پرهیز از خشم :اگر می خواهید که در امر قاطعیت پیشرفت نمائید از عصبانی شدن و خشم پرهیز کنید . چون رفتار توأم با سیاست ، تمایل افراد را به تسلیم در مقابل شما افزایش می دهد بالعکس در صورت پرخاشگری و داد و فریاد ، حس کینه توزی را افزایش می دهید .

2- پرهیز از احساس گناه :

از احساس گناه و تقصیر به شدت بپرهیزید چون که در احساس گناه فکر می کنید بی ارزش ،پست و افرادی بی خاصیت و دوست نداشتنی هستید ، چون ناشایست عمل کرده اید . احساس گناه می تواند سر منشاء بسیاری از مشکلات روانی و شخصیتی باشد که در موارد وخیم تر منجر به خودکشی و افسردگی های شدید می شود بنابراین بهتر است از احساس گناه و تقصیر دوری کنیم .

3- پرهیز از دلسوزی زیاد:از دلسوزی و ترحم بی مورد و زیاد برای دیگران بپرهیزید نکته مهمی که مردم آنرا در نظر نمی گیرند، این است که توجه به مردم لطف کردن نسبت به آنان و رفتار خوبی با آنها داشتن کار خوبی است که همه بر روی آن تاکید دارند و دیگران را نسبت به این کار تشویق می کنند. اما توجه بیش از اندازه و غیر معقول مسئله دیگری است که باید بررسی شود، و از آن جلوگیری به عمل آورد.

4- نترسیدن از تایید نشدن:از تأیید نشدن ترس نداشته باشید . شاید بدون اغراق باید گفت که یکی از بزرگترین ترسهای رایج در میان عامه مردم، ترس از تأیید نشدن است همه ما می خواهیم که مورد تأیید دیگران قرار بگیریم و آنها ما را بپذیرند ، که البته امری مطلوب است . اما اینکه فکر کنید برای تأیید گرفتن از آنها باید هر کاری که می خواهند انجام دهید و آنگونه که می خواهند تفکر و رفتار کنید فکری نادرست و نقض کامل قاطعیت و استقلال است .
بنابراین با بکار بردن گامهای ذکر شده می توانید از احساس عزت نفس پایین رهایی یابید . و تحولی بزرگ در زندگی خویش ایجاد کنید و از عزت نفس بالایی ‹ سلامت روانی › برخوردار گردید پس با داشتن عزت نفس بالا می توانید بر اضطراب و افسردگی و ناراحتی های روحی خود غلبه کنید و به طور کلی دارای شخصیت سالم و موفقی باشید.

                     روش های تربیتی موثر بر عزت نفس

1- روش های ابراز توانایی ها:

2- روش تغافل:

1- روش های ابراز توانایی ها: این روش بر این فرض استوار است که هر گاه انسان در سایه شرافت خود در در عرصه های گوناگون حیات توانا ببیند و بیابد که کاری از دستش بر می آید احساس عزت و سربلندی خواهدکرد و هر گاه ببیند که در انجام کارهای مربوط به خود ناتوان است احساس سرافکندگی و ذلت خواهد داشت. پس لازمست امکانات و زمینه عزت نفس در فرد ایجاد شود. این زمینه عزت که می شود آن را "احساس عزت" نیز نامید باید به عزت واقعی برسد زیرا احساس عزت مطلوبیت تمام ندارد و باید در مسیر خود عزت قرار گیرد تا از لغزیدن در ورطه خودبینی مصون بماند. خود بینی آفتی است که برای فرد ایجاد می شود که مظهر توانایی های مختلف قرار گرفته و توسط والدین یا مربیان برای توانایی هایش مورد تایید واقع شده است.

2-روش تغافل : بروز ضعف ها موجب زایل شدن عزت نفس می شود. پس اختفای آن موجب حفظ عزت می شود در مورد خطای فرد اگر احتمال می دهیم که موجب گناه و تقصیر شده در فقه اسلامی نباید اعتنا کنیم چه برسد به تجسس در آن و لذا اسلام آن را نهی می کند تا عزت افراد باقی بماند. اما اگر یقین حاصل شد که فرد خطا کرده زمان تغافل زمانی صادق است که فرد گمان می کند خطایش را مخفی نگه داشته و اگر هم آشکارشده آن را با توجیه های نادرست خود می پوشاند. لذا در اینجا هم لازم است به توجیهات فرد گردن نهاد گر چه به عدم صحت آنها واقع هستیم. تغافل علاوه بر اینکه نشانه بلاهت و ساده لوحی مربی نیست مایه بزرگواری او نیز هست. خطرناک ترین لحظه در تربیت زمانی است که فرد خود را از فروپوشیدن خطای خود بی نیاز ببیند و پرده حیا و عفت را پاره کند "عظموا اقدارکم بالتغافل عن الدتی من الامور": قدر و منزلت خویش را از طریق تغافل نسبت به امور پیش پا افتاده بزرگ دارید (فلسفی, 1356, ص 224).

  

                             عزت نفس و کودکان

در دوره کودکی که از مهمترین دوره های زندگانی بشر است گذشته از زمینه ارثی, محیط نقش بسزایی در تربیت کودک دارد و نخستین محیطی که کودک در آن زندگی را آغاز می کند, خانواده است. والدین به خصوص مادر نقش به سزایی در تربیت کودک دارند از دید اسلام کودکان بر اساس فطرت پاک خود زمینه پذیرش خیر, نیکی و تربیت اسلامی شکوفا کردن زمینه های فطری کودکان می باشد و هر گونه انجراف از فطرت بر اساس تقصیر یا قصور والدین صورت می گیرد. "کل مولد یولد علی الفطره حتی یکون ابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه[1]" هر فرزندی بر اساس فطرت سلیم اسلامی زاده می شود و این پدر ومادرند که او را به یهودیت, نصرانیت و مجوسیت سوق می دهند. فرزندان در دیدگاه اسلام حقوقی دارند که پدر و مادر بایستی آنها را مراعات کنند مانند حق تربیت, نام نیکو و ....

                          روش های ایجاد کرامت در کودکان:

1- نامیدن کودک به اسامی نیکو: پیامبر اکرم (ص) فرمود: "یا علی حق الولد علی والده ان یحسن اسمه و ادبه" یاعلی انتخاب اسم خوب و ادب حقی است که هر فرزند به پدر خود دارد.

2- احترام به کودک: در جامع الاخبار آمده است "اذا سمیع الولد فاکر مواله واوسعواله فی امجالس و لا تقبحو اله وجها" وقتی که نام فرزندان را می برید او را گرامی بدارید و جای نشستن را برای او توسعه دهید و نسبت به او روترش نکنید . پیامبر در این حدیث موضوع احترام فرزندان را به اولیاء گوشزد می کند زیرا کودکی که مورد بی اعتنایی و توهین دیگران قرار گیرد دچار حس حقارت و خود کم بینی می شود تمام افراد انسانی از توهین و هتک حرمت و زایل شدن شخصیت هود ناراحت می شوند انسان تمنا و آرزوی احترام دارد و اگر برای او اهمیتی قایل نشود دچار ناراحتی های روانی نظیر حقارت می شود و این عارضه در کودکان که عاطفی تر و حساس تر هستند به شکل بارزتری نمود پیدا می کند راجرز احترام بدون شرط به کودکان را اساس تشکیل عزت نفس در آنان می داند (شاملو, 1378, ص 114).

3- محبت و ترحم به کودکان: نیاز به دوست داشتن از نیازهای روانی کودک است دوست داشتن یعنی قبول او به عنوان یک انسان ارزشمند نزد والدین, و این قبول داشت به عزت نفس منجر می شود. از جمله اموری که محبت به کودکان را می رساند و بوسیدن آنهاست. ترحم به کودکان انجام وعده موجب احساس شخصیت در آنان می شود چرا که به او اهمیت داده و برای وعده هایی که به او داده شده اهمیت قایل شدن برای تو را می رساند و این مساله در پرورش عزت نفس او موثر است.

4- عدم تحمیل بی جا به کودک: اگر انتظارات والدین ما فوق طاقت کودکان باشد و بر آنان تحمیل شود, عزت نفس آنان کاهش می یابد زیرا در مقابل کاری که خارج از اتوان اوست دچار شکست شده و به دنبال این شکست عزت نفس او کاهش می یابد و باید کودک را به عنوان یک کودک پذیرفت, بر توانایی های او ارج نهاد و از آنچه در توان او نیست صرف نظر کرد تا او به سرکشی, دروغ و .... که از پیامدهای ذلت نفس است دچار نشود.

5- عدم تنبیه به خصوص تنبیه بدنی: انسان جایز الخطاست و کودک به دلیل رشد عقلی کافی, نداشتن تجربه و محدود بودن میزان یادگیری هایش دچار خطای بیشتری می شود. اسلام با نهی از تنبیه به خصوص تنبیه بدنی راه را برای بروز احساس حقارت می بندد.

علی (ع) فرمود: "لا تضربه و اهجره و لا تطل" فرزندت را مزن و برای ادب کردنش از او قهر کن ولی مواظب باش قهرت طولانی نشود و زود آشتی کن.

6- رعایت مساوات و عدم تبعیض بین کودکان: اگر بچه ها خلاف این را احساس کنند یعنی پدر و مادر در بذل توجه, مساوات را رعایت نکنند از یک طریف موجبات حسادت و کینه را از طرفی باعث می شود و از طرفی باعث حقارت و ذلت را فراهم می سازند. پیامبر اکرم (ص) می فرمود: "اعدادا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم فی البر و اللطف" میان فرزندان به عدالت رفتار کنید همان طور که دوست دارید در نیکی و لطف نیز بین شما به عدالت رفتار شود.

7- سلام کردن به کودکان: پیامبر اکرم (ص) خود همیشه به کودکان سلام می کرد زیرا این امر موجب ارزش گذاری به کودکان و بالا بردن عزت نفس در آنان می گردد.

1. سفینه البحار- جلد 2- ص 373

2. وسائل اشیعه- ج 5- ص 115

3. جامع الاخبار- ص 124

4. بحار النوار- ج 23- ص 114

5. محجه البیضاء- ج 2- ص 64

                       عزت نفس از دیدگاه اسلام

نفس در اصل به معنی ذات است و در فرهنگ لغات فارسی معانی متفاوتی دارد مانند 1- خون 2-تن و جسد  3- شخص انسان, ذات و ....   4- حقیقت هر شی   5- روح و روان صدر المتالهین شیرازی در تعریف نفس می گوید:

نفس جوهری است که ذاتاً مستقل بوده و فعلاً به اجساد و اجسام متعلق است. در اسلام و متون اسلامی واژه "عزت نفس" با بیان گوناگونی آمده است ولی در حقیقت مفهوم واحدی را بیان می نماید واژه هایی مانند کرامت نفس, احترام نفس, هویت نفس, نفاست نفس و شرافت نفس به تکرار در روایات و احادیث دیده می شود (مطهری, 1366, ص 142).

قرآن کریم از نفس به عنوان بزرگترین سرمایه آدمی یاد می کند و نفس را آنقدر  ارزشمند می داند که

اگر معامله ای صورت گیرد, جز با پروردگار عالم این معامله نیست. به عبارت دیگر, نفس آنقدر پر بهاست که نمی تواند مورد معامله قرار گیرد مگر در برابر خلاق جهان یعنی دادن نفس و گرفتن چنانکه امام صادق (ع) می فرماید: "انا من بالنفس النفسیة البها" (بهای نفس گرانبها را پروردگارش قرار می دهم).

نفاست نفس به همین معنی است یعنی روح انسان به منزله یک شیء نفیس تلقس شده و اخلاق خوب به عنوان اشیاء متناسب با این شیء نفیس و اخلاق رذیله به عنوان اشیاء نامتناسب با این شیء نفیس که آن را از ارزش می اندازد. اسلام می گوید یک شیء با ارزش که با ارزش ترین چیزها است در شماست و

آن همان روح ملکوتی شما است. مواظب باشید این روح ملکوتی را از دست ندهید یا آلوده نکنید زیرا بسیار با ارزش و نفیس است. امیر المومنین علی (ع) در نامه ای خطاب به اما حسن (ع) که در نهج البلاغه

آمده است می فرماید:

"اکرم نفسک عن کل دنیه" (نفس خویش را از هر پستی, بزرگ و برتر بدار) (مطهری, 1366, ص 182).

از دیدگاه قرآن, انسان موجودی است که از فطرت الهی برخوردار است. فطرت مانند غریزه امری تکوینی است یعنی جزء سرشت انسان است و اکتسابی نیست, امری است که از غریزه آگاهانه تر است و مربوط به مسایلی می شود که ما آنها را مسایل انسانی می نامیم

                               خودپنداره و عزت نفس

روش‌های مختلفی برای اندیشیدن دربارة «خود» وجود دارند. دو اصطلاح مهم که بیشتر از بقیه درباره «خود» افراد مورد استفاده قرار می‌گیرند خودپنداره و عزت نفس هستند.

خودپنداره ازدیدگاه، محققق معروف پیورکی  به شرح زیر است.

خود پنداره به مجموعه‌ای از یک سیستم پویا، سازماندهی شده  و پیچیده درباره باورها، نگرش‌‌ها (attitudes) و دیدگاه‌هایی گفته می‌‌شود که هر  فردبه منظور دست‌یابی به یک قالب حقیقی در رابطه با موجودیت شخصی خویش ارایه می‌دهد»

از طرف دیگر:

«عزت نفس» معمولاً به احساس ما و چگونگی ارج  نهادن به خودمان اطلاق می‌شود.

همچنین معنی دیگر خودپنداره ایده‌های عمومی ما درباره خودمان اطلاق است وعزت نفس می‌تواند به معیارهای خاص از اجزای متفاوت خودپنداره درمااطلاق شود.

فرانکن (1994) می‌گوید:

تحقیقات بسیاری وجود دارند که نشان می‌دهد خودپنداره به عنوان اساس همه رفتارهای برانگیخته شده می‌باشد.

این خودپنداره است که به «خود»های ممکنه در شخصیت هر فرد اشاره کرده و آنها را شناسایی می‌کند و این «خود»های ممکنه می‌توانند انگیزش‌های لازم برای اعمال رفتارهای مورد نیاز در افرادرا خلق نمایند.

از دیدگاه فرانکن خودپنداره از این طریق به عزت نقس مرتبط می‌‌شود.

افرادی که دارای عزت نفس خوبی هستند، دارای یک خودپنداره به خوبی متمایز نیز می‌باشند.

زمانی که مردم خودشان را می‌شناسند میتوانند به حداکثر نتایج ممکنه دست یابند چونکه می‌دانند چه کارهایی را می‌توانند انجام دهند و از عدم توانایی خویش در انجام برخی از کارهای دیگر آگاه هستند.

ما از طریق عمل کردن و سپس با مشاهده آنچه که انجام داده‌ایم و با مشاهده دیدگاههای دیگران درباره علمکرد خود. خودپنداره خویش را گسترش داده و تثبیت می‌نماییم.

ما آنچه را که انجام داده‌ایم و می‌توانیم انجام دهیم را در مقایسه با انتظارات خود و انتظارات دیگران و مشخصات و کارآیی‌های دیگران مشاهده می‌کنیم (جیمز 1890، بریگام 1986).

معنی این حرف این است که خودپنداره امری تجریدی نمی‌باشد. بلکه در واکنش وتعامل  با محیط و با مشاهده پی‌آمدهای این واکنش پایه‌ریزی می‌شود. این جنبه پویایی خود پنداره امری بسیار مهم است، چرا که می‌گوید "من می‌توانم تغییر یافته و تطابق پیدا نمایم."

فرانکن می‌گوید:

تحقیقات گسترده‌ای اذعان می‌کنند که تغییر خودپنداره امری امکان‌پذیر است.....

...... افزایش عزت نفس زمانی رخ می‌دهد که موقعیت‌ها  بر طبق انتظارات فرد حاصل شوند....

منابع:

بریگام. 1986، روانشناسی اجتماعی، بوستون 1986

بیرند 1990، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی...

فرانکن 1994، انگیزش اسان

گِیج و برلینر (1992) روانشناسی تعلیم و تربیت......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد